براساس قانون مجازات اسلامی قصاص یکی از انواع مجازات اسن که به دو دسته کلی قصاص نفس و قصاص عضو تقسیم بندی میشود. این مجازات صرفا مختص جنایات عمدی میباشد.
مجازات قصاص
قصاص از ریشه کلمه ” قص” گرفنه شده و به معنای پیگیری کردن چیزی است. در قانون کیفری ایران ، قصاص مجازاتی است برای کسی که طبق قانون به دیگری جنایتی وارد کرده است. اغلب قصاص با اعدام اشتباه گرفته میشود . اگرچه هر دو این مجازاتها ، مجازات بدنی هستند اما مجازات اعدام تنها برای سلب حیات از مجرم به کار گرفته میشود در حالی که حکم قصاص هم برای سلب حیات و هم برای اعضای بدن بکار میرود.
همچنین باید گفت که مجازات اعدام غیر قابل بخشش و مجازات قصاص حق اولیاء دم و قابل بخشش میباشد. به عبارتی باید گفت قصاص عامتر از اعدام است.
بنابراین قصاص دو نوع است :
قصاص نفس و قصاص عضو
قصاص نفس زمانی صورت میگیرد که جنایتی منجر به مرگ کسی شود. البته قصاص تنها مربوط به جرائم عمدی بوده و اگر کسی به صورت غیرعمد یا در دفاع مشروع از خودش باعث مرگ کسی شود ، قصاص نخواهد شد.
قصاص عضو مربوط به وقتی است که یکی از اعضا بدن براثر جنایتی آسیب ببیند.
شرایط تحقق حکم قصاص
۱. یکی بودن دین
۲. طبق ماده 301 قانون مجازات اسلامی جانی پدر مجنی علیه نباشد: ارتکاب جنایت جانی بر فرزند خود قصاص ندارد و مجرم به پرداخت دیه و کفاره و تعزیر محکوم میشود.
۳. بلوغ و عقل: ارتکاب جنایت فرد نابالغ یا دیوانه قصاص ندارد. همچنین ارتکاب جنایت انسان بالغ و عاقل بر دیوانه که در این صورت به پرداخت دیه محکوم میشود.
۴. مهدورالدم نبودن مجنی علیه
حکم قصاص تحت چه شرایطی ممکن است ساقط شود؟
- گذشت اولیای دم
- مطالبه دیه
- ایجاد شبهه
- از بین رفتن محل قصاص
صاحبان حق قصاص چه کسانی هستند؟
در دو حالت میتوان توضیح داد:
۱. اگر جنایتی که بهصورت عمدی صورت گرفته است قتل باشد، اولیای دم مقتول صاحب حق قصاص خواهند بود.
اولیای دم کسانی هستند که از شخص مقتول ارث میبرند، به جز همسر. در واقع اگرچه زوج و زوجه از هم ارث میبرند، اما در صورتی که یکی از آنها به صورت عمدی کشته شود، طرف مقابل نمیتواند به عنوان ولی دم حق قصاص را اجرا کند و فقط در صورت تبدیل قصاص به دیه است که به میزان سهمالارث خود در دیه شریک میشود.
طبق ماده 351 قانون مجازات اسلامی ولی دم، همان ورثه مقتول است به جز زوج یا زوجه او که حق قصاص ندارد.
و طبق ماده ۳۵۲ اگر حق قصاص، به هر علت، تبدیل به دیه شود یا به مال یا حقی مصالحه شود، همسر مقتول نیز از آن ارث خواهد برد.
اگر برخی از اولیای دم، خواهان قصاص و برخی خواهان دیه باشند، همسر مقتول، از سهم دیه کسانی که خواهان دیه میباشند، ارث میبرد.
2.اگر جنایتی که به صورت عمدی صورت گرفته است کمتر از قتل باشد، خود کسی که جنایت نسبت به او صورت گرفته، صاحب حق قصاص است و دیگران نسبت به قصاص مرتکب، هیچ حقی ندارند. مانند حالتی که شخصی از روی عمد پای شخص دیگر را قطع کند یا او را بهعمد مورد ضرب و جرح قرار دهد. در این حالت همان کسی که پایش قطع شده و یا مورد ضرب و جرح قرار گرفته، صاحب حق قصاص خواهد بود.
موانع اجرای قصاص
۱. باردار بودن محکوم به قصاص :
در صورتیکه زن محکوم به قصاص باشد و باردار باشد اجرای حکم قصاص به تعویق می افتد چه ارتکاب جرم قبل باردار شدن بوده باشد چه بعد از باردار شدن چه فرزند مشروع باشد چه نامشروع باشد. تا زمان وضع حمل اجرای حکم به تعویق خواهد افتاد به دلیل اینکه حیات فرزند به حیات مادرش وابسته است.
۲. مورد بعدی که مانع اجرای حکم قصاص میشود فرار قاتل و عدم دسترسی به اوست.
شرایط گذشت از قصاص
از شرایط گذشت اولیای دم بدین شرح است که باید همه آنها برای بخشیدن متهم موافق باشند و رضایت قلبی خود را به طور مشخص اعلام نمایند. لذا گاهی پیش میآید که اولیای دم هنوز به سن بلوغ نرسیده باشد و این بدین معناست که نمیتواند قانونا اعلام نظر و تصمیمگیری کند.
در این شرایط دو راه برای گذشت اولیای دم وجود دارد:
حالت اول اینکه این انتخاب به ولی فرد صغیر واگذار شود که میتواند به رعایت مصلحت او ، اقدام به انتخاب میان یکی از سه راه گذشت ، مصالحه یا قصاص نماید.
حالت دوم این است که تصمیم گیری در این باره موکول شود به بعد از سن بلوغ شخص صغیر تا خود او در این باره تصمیمگیری نماید.
لذا، برای گذشت اولیای دم باید همه آنها به اتفاق موافق باشند و بدون رضایت یکی از آنها نیز گذشت صورت نمیگیرد. البته اولیای دم میتوانند مصالحه کنند و به روشی مثل گرفتن دیه قانع شده و قصاص نخواهند.